پنجشنبه 01 آذر 1403
EN

خبرگزاری

مشاهده خبر

تفکر نقادانه در بحران کرونا

  • 26 مرداد 1400
  • 13:24
  • 0 دیدگاه
  • 113 بازدید
  • Article Rating
تفکر نقادانه در بحران کرونا

پیدا کردن راه در میان مه و تاریکی

تا همین چند سال پیش راه‌های دسترسی ما به اطلاعات بسیار محدود بود. ما صرفاً مجبور بودیم اخبار را از طریق رسانه‌هایی مانند روزنامه‌ها یا رادیو تلویزیون دریافت کنیم. در آن روزگار دو انتخاب بیشتر نداشتیم یا به آن اخبار اعتماد کنیم و آن‌ها را ملاک قضاوت و عمل خود قرار دهیم یا آن‌ها را کاملاً کنار بگذاریم. بنابراین، فضای چندانی برای اینکه بتوانیم ادعاهای مختلف را به صورت نقادانه ارزیابی کنیم وجود نداشت. اما روزگار تغییر کرد. به لطف اینترنت ما امروزه به دریایی از منابع مختلف دسترسی داریم. اقیانوس داده‌ها و اطلاعات، داشتن تفکر نقادانه را بیش از پیش ضروری کرده است. نه می‌توان از داده‌های مختلفی که درباره کووید ۱۹ در اینترنت ارائه می‌شود صرف نظر کرد و نه می‌توان به همه آن‌ها اعتماد کرد و آن‌ها را مبنای تصمیم و عمل خود قرار داد. در اینجاست که تفکر نقادانه به کمک ما می‌آید. همچنین، در هنگام بحران‌ها ترس بر آدمی مستولی می‌شود و همین ترس باعث می‌شود که قدرت تشخیص معمول خود را از دست بدهیم. در این هنگام، اطلاعات مغشوش، شایعات و اخبار جعلی را می‌پذیریم و به هر راه‌حلی برای فرار از بحران متوسل می‌شویم. اگر مهارت‌های تفکر نقادانه در ما پرورش یافته باشد در هنگام بحران‌ها بهتر می‌توانیم اطلاعات سره را از ناسره تشخیص دهیم. متفکر نقاد در هنگام مشکلات آرامش خود را حفظ می‌کند و به جای مشکلات بر راه‌حل‌ها متمرکز می‌شود.

شجاعت فکری، استقلال فکری و انعطاف‌پذیری

متفکر نقاد همرنگ جماعت نمی‌شود. او شجاعت فکری و استقلال فکری دارد و  در دوراهی‌ها بر بنیاد تعداد افرادی که راهی را انتخاب کرده‌اند، تصمیم نمی‌گیرد. یک متفکر نقاد به خود نمی‌گوید که تعداد زیادی در این فضای سربسته ماسک نزده‌اند پس من هم ماسک نمی‌زنم چراکه اگر قرار باشد کرونا بگیریم همه با هم خواهیم گرفت. او در برابر فشار جمع توان ایستادگی دارد. متفکر نقاد می‌داند چه بسا اکثریتی که برخطا هستند و اقلیتی که در مسیر درست گام برمی‌دارند. متفکر نقاد از شواهد و دلایل اعتبار یک گزاره می‌پرسد نه از تعداد افرادی که آن را حمایت می‌کنند. به علاوه، متفکر نقاد تفکری انعطاف‌پذیر دارد، در برابر تغییر شرایط می‌تواند خود را به خوبی سازگار کند و پاسخ‌های مناسب با شرایط جدید را به مسائل بدهد. پیش از این متفکران تعلیم و تربیت بر اهمیت تفکر نقادانه به عنوان یکی از مهارت‌های قرن ۲۱ که لازم است دانش‌آموزان و دانشجویان برای تطبیق با شرایط بسیار متغیری که جهان ما با آن روبروست و تحولاتی که سرعت آن‌ها دائماً بیشتر می‌شود تاکید کرده بودند. در هنگام بحران‌ها و ازجمله شیوع کرونا شاهد بودیم که سرعت این تغییر و تحولات بسیار بیشتر شد و مثلاً استفاده از ظرفیت آموزش مجازی که ممکن بود دهه‌ها طول بکشد تا جوامع قانع شوند از آن بهره ببرند، طی یکسال از بسیاری جهات و در بسیاری از نقاط دنیا شرایط استفاده از آن مهیا شد. به همین منوال تفکر نقادانه برای تطبیق با شرایط متغیر شغلی، تربیتی، خانوادگی، و… در دوره شیوع کرونا بیش از پیش ضرورت پیدا می‌کند.

پیروی از متخصصان و منابع قابل اطمینان

برخی وقتی نقد و نقادی به گوشش‌شان می‌خورد انسانهایی را در ذهن خود تصور می‌کنند که به عالم و آدم گیر می‌دهند و زیر بار حرف هیچ کسی نمی‌روند. این تصوری نادرست از تفکر نقادانه است. متفکر نقاد به خوبی می‌داند به چه کسی باید اعتماد کند و به سخنان چه کسانی نباید توجه کند. به ناآگاهی خود در زمینه‌های تخصصی اذعان دارد چون هم اهل تواضع فکری است و هم به محدودیت‌های خود آگاه است. متفکر نقاد برای درمان کرونا به سراغ روغن بنفشه یا ادرار شتر یا فلان شربت یا دمنوشی که فقط عطاری سر کوچه آن‌ها اثرش را در همه مشتریانش به عینه دیده است نمی‌رود چراکه از سازوکارهای پزشکی مبتنی بر شواهد، کارآزمایی‌های سفت و سخت بالینی برای تایید داروها، آزمایش‌های دوسوکور و… آگاه است. او می‌داند که اگر شربت یا دمنوشی را فردی مبتلا به کرونا استفاده کرده است و پس از مدتی بهبود یافته است لزوماً به این معنا نیست که این شربت یا دمنوش باعث بهبود او شده باشد. او از سوگیری تایید آگاه است و می‌داند که ممکن است فرد توصیه‌کننده فقط مواردی را که موید نظر اوست برمی‌شمرد و از موارد ناقض نظرش چشم می‌پوشد.

متفکر نقاد همچنین می‌داند عدم وجود شواهد و مدارک دلیل بر عدم وجود آن نیست. سازمان بهداشت جهانی (WHO) در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۰ یعنی همان اوایل شیوع کرونا اعلام کرد «تحقیقات اولیه توسط منابع چینی هیچ مدرک روشنی نیافته‌اند که نشان دهد ویروس جدید کرونا که به تازگی در ووهان چین پیدا شده است از طریق انسان به انسان منتقل می‌شود». کسی که دارای مهارت‌های تفکر نقاد باشد می‌داند وقتی شواهدی مبنی بر انتقال ویروس کرونا از انسان به انسان هنوز یافت نشده است به خاطر یکی از این دوعامل است: ۱) ویروس کرونا در واقع از طریق انسان به انسان منتقل نمی‌شود. ۲) ویروس کرونا از طریق انسان به انسان منتقل می‌شود اما هنوز ما شواهدی برای اثبات آن در دست نداریم. ذهنی که مهارت‌های تفکر نقادانه را نداشته باشد صرفاً احتمال اول را در نظر می‌گیرد یا درست‌تر بگوییم به ذهنش خطور می‌کند و این خطای بزرگی است. به ویژه که نتایج توجه به حالت اول یا دوم متقارن نیست به این معنا که هزینه فرض حالت دوم به وضوح کمتر از حالت اول است. با توجه به اینکه نتایج تصمیمات ما در بسیاری مواقع متقارن نیست، متفکر نقاد همواره هزینه‌های خطا را در نظر می‌گیرد.

یقینی نبودن علم را به معنای قابل اعتماد نبودن علم نمی‌داند

ذهن‌های تربیت‌نشده تنها به منابع و سخنانی اعتنا می‌کنند که با یقین و قطعیت بیان شوند و از آنجایی که علم و یافته‌های علم همواره قرین نوعی شک است مورد اعتماد چنین ذهن‌هایی نیست. این ذهن‌ها به پیروی از سخنان کسانی می‌پردازند که با اطمینان و یقین صحبت می‌کنند و البته چنین سخنانی غالباً از زبان پیشگویان، رمال‌ها و شیادان بیان می‌شود.  این در حالی است که متفکر نقاد به خوبی شک را برمی‌تابد چراکه همان سازوکاری در علم رایج است و دانشمندان و پزشکان در همان ساختاری می‌اندیشند که تفکر نقادانه پیشنهاد می‌دهد. بدین جهت برای یک متفکر نقاد یقینی نبودن علم به معنای قابل اعتماد نبودن علم نیست. متفکر نقاد خود اهل شک است. به هر گزاره‌ای به دیده تردید می‌نگرد و آن را در نسبت با دلایل آن می‌سنجد. او با محدودیت‌های معرفت بشری آشنایی دارد، اما با این‌همه، می‌تواند میان گزاره‌هایی که هیچ یک یقینی نیستند داوری کند و تشخیص دهد از میان همه گزاره‌های نامتیقن کدام یک قابل اعتنا و کدام یک غیر قابل اعتنا هستند. متاسفانه‌ عدم این توانایی در میان عامه مردم و ذهن‌های تربیت‌ناشده به این باور مشهور منجر شده است که «اعتقادات هر کسی محترم است». اصلاً این‌گونه نیست! ممکن است صاحبان عقاید، یعنی انسان‌ها، قابل احترام باشند اما مسلما همه عقاید قابل احترام نیستند. به هیچ وجه اعتقاد یک داعشی که خون هر کس به دین او نباشد مباح می‌داند محترم نیست. این عقیده باید نقد شود و پیش‌فرض‌ها و پیامدهایش بر آفتاب افکنده شود، نه اینکه در زرورق احترام پیچیده شود. ذهن‌های تنبل، راحت‌طلب و نامجهز به مهارت‌های تفکر نقادانه‌اند که هر عقیده‌ای را قابل احترام می‌دانند.

توطئه اندیشی

در هنگام شیوع ویروس کرونا همانند دیگر بحران‌ها بازار توطئه‌اندیشان داغ شد. این توطئه‌اندیشی‌ها از علل پیدایش کرونا تا درمان‌ها و واکسیناسیون را دربرمی‌گرفت. از اینکه این ویروس را چین به وجود آورده برای ضربه زدن به اقتصاد آمریکا و خرید سهام شرکت‌های آمریکایی به قیمت ارزان، یا اینکه سربازان آمریکایی در شرق آسیا اولین بار آن را شیوع دادند برای جلوگیری از پیشرفت چین، یا اینکه برخی شرکت‌های بیمه با همکاری چین و آمریکا آن را به وجود آورده‌اند تا افراد مسن که خرج زیادی روی دست آن‌ها گذاشته‌اند از بین ببرند، یا حتی اینکه کرونا مانند آنفولانزا و یک سرماخوردگی ساده است و رسانه‌های سرمایه‌داری با اهداف خاصی تصویری فاجعه‌بار از آن به جهان مخابره می‌کنند. شاهد برای این مدعاها چیست؟ آیا این ادعاها با خود سازگارند یا خودمتناقض هستند و شواهد بی‌شمار دیگری آن‌ها را رد می‌کنند؟ البته شواهدی هم برای ادعاهای بالا ارائه شد مثلاًاینکه در رمانی به نام چشم‌های تاریکی که در سال ۱۹۸۱ نوشته شده است در دو صفحه به نام ووهان ۴۰۰ که توسط چینی‌ها ساخته شده است و در سال ۲۰۲۰ جهان را آلوده می‌کند اشاره شده است یا شیوع کرونا در انیمیشن سیمپسون‌ها قبلاً پیش‌بینی شده است. اما متفکر نقاد اولاً مغالطه خلط انگیزه و انگیخته را می‌داند و می‌فهمد که انگیزه دلیلی کافی برای مدعا نیست. ثانیاًبه سادگی مقهور شواهدی مانند رمان مذکور نمی‌شود و خود به بررسی و تحقیق می‌پردازد تا کشف کند که دو صفحه اشاره شده در این رمان جعلی است و بعداً به آن اضافه شده یا در انیمیشن سیمپسون‌ها که حدود ۱۸۰۰۰ دقیقه از آن ساخته شده است صدها پیش‌بینی نیز وجود دارد که محقق نشده است و البته سوگیری تایید موجب می‌شود آن‌ها مد نظر قرار نگیرند. در مورد واکسیناسیون و درمان نیز از این دست توطئه‌اندیشی‌ها کم نبودند. اینکه کشورهایی مثلاً میکروچیپ در واکسن خود تعبیه کرده‌اند تا بوسیله آن مردم را کنترل کنند، یا از جمعیت جهان بکاهند. متفکر نقاد به بررسی این ادعاها می‌پردازد و امکان تحقق چنین ادعاهایی را بررسی می‌کند. متفکر نقاد اگرچه همان‌طور که گفته شد اهل شک است اما توطئه اندیش نیست و همه چیز را با ساز و کار توطئه تحلیل نمی‌کند.

چگونه تفکر نقادانه بدست آوریم؟

به دست آوردن تفکر نقادانه در درجه اول وظیفه نظام آموزش به‌طور کلی و مدرسه به طور خاص است. نظام آموزشی باید به جای تمرکز بر اینکه دانش‌آموزان به چه فکر بکنند، بر این تمرکز کند که دانش‌آموزان چگونه فکر کنند؛ بیشتر از اینکه دلمشغول آموزش پاسخ پرسش‌های مشخص باشد بر هنر کندوکاو، پرسشگری و استدلال تاکید کند. اگرچه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر پرورش تفکر نقادانه تاکید شده است، اما همچنان سازوکار مشخصی بدین منظور در مدرسه و کتاب‌های درسی تعریف نشده و به اندازه کافی به آن بها داده نشده است. از این جهت، شاید وظیفه هر یک از ما به عنوان والدین و شهروندان است که برای داشتن زندگی معقول‌تر، غنی‌تر و معنادارتر و همچنین حفظ خود و فرزندانمان از خطرات احتمالی خود به کسب مهارت‌های تفکر نقادانه از طریق مطالعه کتاب یا شرکت در کارگاه‌های آموزشی یا پیگیری صفحات و کانال‌هایی که بدین منظور در فضای مجازی فعالیت می‌کنند به صورت جدی بپردازیم و دغدغه کسب این مهارت‌ها را برای فرزندانمان نیز داشته باشیم و فرصت و امکاناتی را برای کسب این مهارت‌های مهم برای آن‌ها فراهم کنیم.

روح اله کریمی

امتیاز به خبر :